ایران؛ جامعه کند ذهن یا کند باور، مسئله این است!
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۸۷۲۵۲
تین نیوز مجتبی لشکربلوکی :
داشتم کتاب تفکر نقادانه را می خواندم به نوشته ای درخشان برخوردم از ویلیام گراهام سامنر یکی از بنیانگذاران جامعه شناسی آمریکا. بیش از ۱۰۰ سال از عمر این نوشته می گذرد اما چقدر این نوشته تازه است. انگار مسئله امروز ماست:
«عادت فکری انتقادی (موشکافانه / سنجشگرانه)، اگر در جامعه ای رواج یابد، در همه شئون و روحیات آن جامعه رسوخ خواهد کرد، زیرا خوی انتقادی (موشکافانه/ سنجشگرانه) شیوه ای برای مواجهه با مسائل زندگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از خواندن این نوشته تکان خوردم. هر چه تاریخ جوامع گذشته را می خوانم می فهمم یکی (و نه همه) ریشه های استعمار و استکبار و استثمار، «استحمار» است. استحمار از واژه حمار (به معنای الاغ) ساخته شده است و معنی الاغ پنداری، خر کردن یا خر فرض کردن دارد. به معنی به اشتباه و خطا انداختن است. البته ظاهرا واژه استحمار جعلی است و این کلمه ساخته شده است.
تحلیل و تجویز راهبردی:
جامعه ای که کندذهن باشد زودباور است و جامعه ای که کندباور باشد تیزهوش است.
جامعه زودباور، به راحتی باور می کند که یک کاندیدا می گوید که برای همه حوزه ها برنامه دارد.
جامعه کندباور به راحتی باور نمی کند که یک نفر بتواند سه روزه همه مسایل را حل کند.
جامعه زودباور به راحتی می پذیرد که همه دنیا با ما بد هستند به همین خاطر ما عقب مانده ایم.
جامعه کندبارو قبول نمی کند که ضریب هوشی فکری ایرانیان بسیار بالاتر از متوسط جهانی است.
مسئله زودباوری یا کندذهنی است! و این کندباوری، این نگاه سنجشگرانه، نقادانه، موشکافانه داشتن به مسایل است که سرنوشت یک ملت را تغییر می دهد. در کتاب چرا عقب ماندیم، چگونه پیشرفت کنیم به چهار استراتژی توسعه اشاره شده. یکی از آن ها تربیت نسل توسعه آفرین است. نسلی که ویژگی هایی دارد از جمله این ویژگی ها، مجهز بودن به تفکر انتقادی است.
هر نقشی در جامعه داریم: اگر پدر و مادریم، اگر مدیریم، اگر معلم هستیم می توانیم به پرورش تفکر انتقادی کمک کنیم. حتی در میهمانی های خانوادگی هم می توان اهتمام داشت که تفکر انتقادی را در خودمان و دیگران ایجاد کنیم، چگونه؟ برای شروع ۳ پیشنهاد ساده دارم:
هر کسی ادعایی کرد بگوییم که آیا می تواند بیشتر توضیح دهد یا نمونه بیاورد یا مصادیق و اجزای آن را تشریح کند؟ این گونه باعث می شویم از کلی گویی که مستعد استحمار است بپرهیزیم (تکنیک سنجش وضوح). مثلا وقتی مسئولی می گوید که ما برای حوزه اشتغال برنامه جامع داریم از او همین سوالات را بپرسیم.
هر کسی ادعایی کرد بپرسیم که چه دلایلی برای تایید این جمله داریم؟ چه شواهدی، مدارکی، استدلالی پشت این جمله وجود دارد (تکنیک سنجش صدق). مثلا وقتی کسی می گوید بیشتر مردم با فلان موضوع موافقند؟ این گونه او را به چالش بکشیم که این مدعای شما بر اساس کدام نظرسنجی است؟ رفرنس آن؟ تاریخ آن؟ انجام دهنده نظرسنجی؟
هر کسی پیشنهادی مطرح کرد، بپرسیم که آیا مسئله این است؟ آیا ریشه های دیگر ندارد؟ آیا ابعاد دیگری ندارد؟ آیا در بقیه کشورهای دنیا همین مسئله را اینگونه حل کرده اند؟ آیا در گذشته که همین راه حل انجام شده، اثربخش بوده؟ اگر اثربخش بوده چرا دوباره مسئله ظاهر شده و برگشته؟ (تکنیک سنجش عمق) مثلا اگر کسی گفت که اگر 5 سوداگر، 10 گرانفروش و 15 رشوه گیر را اعدام کنند مسئله حل می شود همین سوالات را از او بپرسید!
سه تکنیک سنجش وضوح، صدق و عمق کمک می کند هر چیزی را باور نکنیم (کندباور باشیم)، خر پنداشته نشویم و تحمل عدم قطعیت داشته باشیم یعنی اینکه قضاوت را تا دستیابی به مستندات و شواهد کافی به تعویق بیاندازیم.
عمیقا آرزو می کنم که روزی به جای درس های بی فایده، تفکر انتقادی به صورت وسیع، عملی و کامل به دانش آموزان تدریس شود تا آن زمان نباید معطل ماند و هر نسلی باید هم خود را مجهز کند به تفکر انتقادی هم نسل بعدی را چنین پرورش دهد. کشور خوب، شهروند خوب می خواهد و از مشخصات شهروند خوب، این است که کندباور باشد!
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانیدمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: جامعه شناسی توسعه اجتماعی تفکر انتقادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۸۷۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» نوشته سی.فرد آلفُرد بهتازگی با ترجمه سحر اعلایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۰۲ منتشر شده است.
سی.فرد آلفُرد نویسنده کتاب، متولد ۱۹۴۷ و استاد دانشگاه مریلند است. او ۹ کتاب در حوزه فلسفه و روانشناسی دارد و «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی»اش متنی است که او ترتیب داده و در آن، امانوئل لویناس فیلسوف فرانسوی را در یکسو قرار داده و در سوی دیگر گفتگو، طرفداران مکتب فرانکفورت، روانکاوان، تراژدینویسان یونان، هانا آرنت و نویسندگانی چون آیریس مرداک را نشانده است. لویناس از نظر سی.فرد آلفرد شخصیتی است که بهسختی تن به گفتگو میدهد. اما او تلاش کرده لویناس را به گفتگو با دیگران وا دارد.
به اینترتیب مخاطب کتاب پیشرو با اندیشههای لویناس آشنا میشود. نویسنده اثر همچنین ترتیبی داده تا خواننده اثرش، با اندیشه تئودور آدورنو یعنی یکی از چهرههای مشهور مکتب فرانکفورت آشنا شود. سی.فرد آلفرد در فصل سوم، ایندو را مقابل هم مینشاند و گفتگوی خیالیشان را مینویسد. در ادامه اینمسیر روانکاوانی چون زیگموند فروید و دانلود وینیکات هم وارد گفتگو با لویناس میشوند و سپس، مرداک و آرنت هم وارد میشوند. در فصل چهارم هم آیزایا برلین و اندیشهاش وارد متن میشوند.
دیگری، نامتناهی و چهره ازجمله کلیدواژهها و مفاهیم مهم فلسفه و تفکر دینی لویناس هستند که سی.فرد آلفرد در اینکتاب به آنها پرداخته است.
کتاب پیشرو ۵ فصل دارد که بهترتیب از اینقرارند:
«کسی زنگ در شما را میزند»، «لویناس، وینیکات، و "وجود دارد"»، «مرداک، آدورنو و لویناس»، «روانکاوی، سیاست و "آزادی با"»، «عشق، دلسوزی و انسانیت».
پس از اینفصول هم «واژهنامه انگلیسی به فارسی»، «کتابشناسی» و «نمایه» درج شدهاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
جایی که کمال هست واقعیت هست. خیر عبارت است از شناخت واقعیت یعنی آن را حتیالامکان واضح ببینیم. هرچه ایگو کمتر باشد، دانش ما بیشتر خواهد بود، و کمتر به سوی تمامیت بخشیدن، یعنی گذاشتن ایگو به جای دیگری، هدایت میشویم.
مرداک جایی را برای تراژدی باز میگذارد. ظرفیت شناخت ما از دیگران از طریق عشق لزوما به هارمونی نمیانجامد. ممکن است دیگران را حتیالامکان عادلانه و درست بشناسیم، و با اینحال نتوانیم با آنها کنار بیاییم. دانش عشق به معنای هماهنگی در عشق نیست. از اینجا به مطلبی میرسیم که نه مرداک و نه لویناس به اندازه کافی متوجه آن نبودهاند. هر دو فرض گرفتهاند که مساله ایگو است: خودشیفتگیِ مربوط به حالتِ «زیستن با» که متعلق به وضعیت پیش از زنگ در است در تفکر لویناس، و «رواننژندی» در تفکر مرداک. در واقع، اکثر بدبختی در زندگی ناشی از بهاصطلاح وابستگی نامستقل است، امری که مرداک مکرر در رمانهایش از آن سخن میگوید، گرچه در فلسفهاش فقط گاهی بدان میپردازد. چارلز آروبی، قهرمان دریا دریا، دوستش هارتلی را که مدتها بود از دست داده بود در خانه روستاییاش زندانی میکند. ممکن است بگویند این نشاندهنده قدرتِ ایگومداریِ تمامیتبخش است، اما به نظر میرسد بیشتر دلالت بر وابستگی شدید او به آن دختر دارد و اگر او نباشد دیوانه میشود.
اینکتاب با ۲۸۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6097927 صادق وفایی